دوشنبه، مهر ۲۹، ۱۳۹۲

من و باغبانی

در این چند سال زندگی مشترکمان هیچ وقت سراغ گل و گیاه نرفتیم، هیچ وقت نخواستیم گل و گیاهی داشته باشیم. کلا خیلی اسپورت زندگی میکردم و تا چیزی را قطعا لازم نمی دانستم تهیه نمیکردم وجدا حوصله پرورش گل و گیاه هم نداشتم تا اینکه قبل از سفر مشهد دانه های ریز ریحان را کاشتم و به مناسبت سالگرد ازدواجمان هم یک گل فلفل هدیه گرفتم ، همین پریروز هم که بیرون رفتم یکی دو تا کاکتوس خریدم و امیدورام که بتوانl باغبان خوبی برای گلهای کوچک آپارتمانی ام باشم. هوا کمی سرد شده ست و ریحان ها در هوای گرم بیشتر رشد میکنند، کمی قد کشیده اند ولی آنی هم که من می خواستم نشده اند. گل فلفل هم کم کم برگهایش ریخت و فلفل هایش برای خوردن چیده شدند. حالا من مانده ام و ریحان ها و کاکتوس های کوچکم . یک کاسه سفالی که نقش گل آفتاب گردان داد هم برای کاکتوس ها خریده ام. ببینم می توان از خودم یک باغبان بسازم؟