دوشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۹۴

سالگرد ازدواج

بالاخره سالهای زندگی مشترکمان دو رقمی شد. دهمین سالگرد ازدواجمان را در اصفهان در یک رستوران دوست داشتنی دو نفره و عاشقانه جشن گرفتیم.

سه‌شنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۹۴

بالا و پایین

زندگی بالا و پایین های زیادی دارد اوج و حضیضش اما تنها منحصر به ارتباط زوج ها نمی شود عوامل بیرونی زیادی در تشدید یا تحقیر رابطه ها می تواند موثر باشد همین هفته پیش که همه چیز خیلی عادی و بی دردسر می نمود رد یک همسایه خودخواه و حریص توی زندگی ما پیدا شد هرجند اعصابمان را خیلی خیلی خورد کرد ولی قلبهای ما را بیشتر از پیش بهم نزدیک کرد هر دو متوجه شدیم نسبت به هم حمایتگر هستیم از طرفی برای من فرود بود چون به شدت اعصاب نازکم را لرزاند ولی از طرف دیگر فرازی بود بر قله اعتماد و  حمایت نسبت به یکدیگر. خوب ست گفتند  الجار ثم الدار ولی طبق معمول کو گوش شنوا! 
یکبار از روی مروت به همسایه یمان رحمی کردیم  می خواست برود مشهد جا یرای پارک ماشین نداشت حالا چنان برخورد می کند که انگار مالک خانه و کاشانه ماست.

تقریبا سه سال ست که به وطنم بازگشته ام ولی همیشه فکر میکنم چقدر برگشت به ایران منزوی تر و محدودم کرده ست..
آدم ها از هم متنفرند یا همدیگر را به زور تحمل می کنند. مفهوم آبرو و حیا خیلی کمرنگ شده. چشم و هم چشمی حسادت و مال مردم خوری پایه ترقی شده و اسن ترقی یک نوع ارزش. مردم یاد گرفتند بی تفاوت باشند هم نسبت به برخی مسایل مربوط به خود و هم نسبت به آنچه در اطرافشان و بین خویشاوندانشان می گذرد. به راستی چه تغییرات بزرگی رخ داده! از همه بدتر این که ضد ارزش ها تبدیل به ارزش شده اند .

شنبه، تیر ۱۳، ۱۳۹۴

این دنیای بی رحم

اخبار می خوانم. از پناهنده های سوری می گوید که سازمان ملل قرار ست  جیره غذایی شان را قطع کند به این ترتیب دیگر خبری از کوپن غذا نیست. از مادرهای نگرانی می گوید که با چند  بچه به استقبال روزهای از این سخت تر باید بروند. مادرها نگرانند. غذایی که برای بچه ها درست می کنند خالی از مواد مغذی ست حالا قرار ست همین هم دیگر نباشد....

به خورده برنج های بعد از آبکشی برنج فکر میکنم به دانه دانه های میوه که با بی رحمی افتادنشان را بهانه نخواستنشان میکنم. به فردا به آینده بچه های خودمان به قیامت به محشر! وقت به خود آمدن رسیده باید کاری کرد چه در حق خود چه در حق دیگران.

پنجشنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۹۴

Viber...


گروه بچه های دبیرستان تنهاگروهی هست که هر وقت وایبر را بازمیکنم کلی حرف و حدبث بینشان رد و بدل شده. همه ازدواج کردند به غیر از یکی دو نفر. این یکی دو نفر هم مناسبت به مناسبت به این و ان می سپارند که برایشان دعا کنند. یکی که از سختی های دوره بارداریش می گوید مجردها می گویند وای که چقدر دلمان می خواهد طعم این سختی ها را بکشیم. درست می گویند دلشان می خواهد سر و سامان بگیرند وقتی همه چیزی برای دوست داشتن دارند و تو نداشته باشی حسی مثل قبطه رشک و در مرحله بالاتر حسادت و اه کشیدن های پی در پی سراغ ات می ایند. من به ایشان حق می دهم. اما ای کاش ادمها یاد می گرفتند کمی خود دار باشند.
حالا انقدر هم که تصور میکنند شوهر اش دهان سوزی نیست. هر چند، زن عموی زن عمویم می گفت همه چیز توی دنیا خوب اش خوب است ولی شوهر تنها چیزی ست که بدش هم خوب ستراست می گفت زنی که بیوه شده وسایه شوهر روی سرش نیست لق لقه زبان این و ان میشود همه زن های دور و برش هم می ترسند نکند یک موقع شوهرشان به این زن بیوه نظری پیدا کند د با اعمال و رفتار نادرست زن بیوه را می رنجانند که دوزاری اش بیفتد یک وقت سمت و سوی منزل ایشان پیدایش نشود. حالا دختر های شوهر نکرده هم که دیگر نقل مجلس بگو بگو های مردم میشوند که فلانی ترش شده ، پیره دختر ست و باید بنشیند تا یک زن مرده ای کسی پیدا شود پایه تابوت ترش شدگی اش را از زمین بلند کندوااسفا به این مردم که به جای گره گشایی با حرف هاشان گره به کار مردم می زنند.
تصمیم دارم اگر بچه های گروه خواستند دوره بگذارند لااقل من توی دوره هاشان شرکت نکنم. من اخلاقم مردانه ست از حرف های  ا وا خواهری ناز غمزه و فیس و افاده هیچ خوشم نمی اید. متوجه شدم هرکسی هم که افاده ای باشه جمع بیشتر به اش توجه میکنند. جمع مادی گراست. مقایسه گر و جستجو کننده ست من چیزی شاخص تر از جمع ندارم و مشخصا هم خوشم نمی اید مورد تحلیل و بررسی و جستجو قرار بگیرم.

یکشنبه، فروردین ۳۰، ۱۳۹۴

تنفر

نفرت حس بدی ست که مفهوما بار یک جور طرد، دوری و دلخوری بی انتها را با خود به دوش می کشد که  به این زودی ها هم قصد تغییرنداردبدی نفرت اما یک جا نقض میشود وان وقتی ست که ادمی به یقین رسیده باشد باید پوست بترکاند و از خود بی خودش رها شود.   خود بیخود  واژه غریبی ست؛ نتیجه یک وجدان درد ساده که از طریق حقیقت بینی حاصل می شوداین درست همان جاست که ادمی با " تنفر" از خود راه اصلاحش را پیدا می کند و اثبات میکند تنفر تنها یک حس بد نیست بلکه می تواند منجر به یک انسان سازی مفید شود.تهران ۲۷ اسفند ۹۳.[1]