نفرت حس بدی
ست که مفهوما بار یک
جور طرد، دوری و دلخوری
بی انتها را با خود
به دوش می کشد که به این زودی ها
هم قصد تغییرندارد. بدی نفرت
اما یک جا نقض میشود
وان وقتی ست که ادمی
به یقین رسیده باشد باید
پوست بترکاند و از خود
بی خودش رها شود. خود بیخود واژه غریبی ست؛ نتیجه یک
وجدان درد ساده که از
طریق حقیقت بینی حاصل می
شود. این درست همان جاست
که ادمی با " تنفر" از خود راه اصلاحش
را پیدا می کند و
اثبات میکند تنفر تنها یک
حس بد نیست بلکه می
تواند منجر به یک انسان
سازی مفید شود.تهران ۲۷
اسفند ۹۳.[1]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر