دلم می خواهد خداوند من را بدون چون و چرا و یا هر گونه پرسشی در مورد گذشته و اینده و حال بردارد بگذارد وسط یکی از بهترین جاهای بهشت! تا نگرانی هایم در مورد دنیا ومافیها و عقبی فرونشیند و پس از تحمل رنج زندگی در وادی دنیا دمی بیاسایم. توقع خیلی بزرگی دارم و در عین حال نمی دانم اصلا قابل براورده شدن هست یا نه؟ چند روزست گاه و بیگاه از خودم میپرسم "دلت چه میخواهد" جواب را درست نمیدانستم. فقط می دانستم دلم از وضعیتی که دور و برم برقرارست راضی نیست بعد احساس کردم تمام نارضایتی ام ناشی از یک دلنگرانی بزرگ ست از اینده. از ادم های دور و برم ، از شانسهای برگزیده فرو نشسته! گاهی فگر میکنم همه دنیا برایم حکم یک قوطی تنگ و بی سر و ته را دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر